دنياي ٢٠ روزه مامان و بابا(چهارشنبه ١٣ دي)
سلام هستي مامان
از لحظه اي كه وارد زندگي ما شديد انگار سالها بوده كه همه اماده ايم و اين يعني كمبود حضور شما تو زندگي ١٠ ساله من و بابايي.
الهي مامان دورتون بگرده كه روز به روز بزرگتر ميشيد.
٢٧٥٠ ٢٩٥٠ ٣١٠٠ و ..........
اقا طاهاي من
اين روزها نگاه هاي معني دار ميكنيد
و با چشماي ماهتون خطوط رو دنبال ميكنيد
وقتي باشما حرف ميزنيم اروم گوش ميكنيد
و الان ديگه بو و صداي منو ميشناسيد
يه كم شب ها بد خلقی ميكنيد و بيداريد
و صبح ها ساعت ٧ ميريد خونه مامان فريده تا من كمي بخوابم
مامان فريده و بابايي عاشقانه دوستون دارند
ماهه من
من واقعا به اين جمله ايمان اوردم
كه وقتي نوزادم به دنيا اومد انگار تكه قلبم از تنم خارج شده و بيرون از بدنم زندگي ميكنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی